برای جلوگیری از تهنشینشدن ذرات لعاب، مواد معلقکننده همچون کائولین به میزان ۵ تا ۷ درصد از کل وزن ترکیب لعاب به آن افزوده میشود. برای همین منظور میتوان از بنتونیت تا حدود یک درصد وزن خشک لعاب استفاده کرد. از بنتونیت هنگامی استفاده میشود که امکان افزایش کائولین به لعاب فراهم نباشد. اضافه کردن آب به پودر لعاب به ایجاد دوغاب لعاب منجر میشود. غلظت لعاب به عوامل متعددی همچون وزن مخصوص لعاب، چسبندگی و کشش لعاب، تخلخل بدنه و زمان غوطهورى بدنه در لعاب بستگی دارد.
بدنههای سرامیکی با خلل و فرج زیاد، ضخامت بیشتری از لعاب را به خود جذب میکنند. میزان چسبندگی لعاب را میتوان با افزودن موادی نظیر بنتونیت، بعضی صمغها و نشاسته تنظیم کرد. پس از طیشدن زمان لازم برای ساییدن لعاب، محتویات آسیاب را در ظرفی تخلیه کرده و آن را از الک مش ۱۲۰ عبور میدهند. در این زمان، دوغاب برای لعابکاری آماده است. برای لعابکاری بدنههای سرامیکی، روشهای مختلفی همچون غوطهوری، پاشیدن، ریختن و نقاشی با قلممو و اسفنج وجود دارد که مرسومترین آن به ویژه در کارگاههای سنتی، لعابکاری به روش ریختن دوغاب بر روی بدنه است.
براساس این روش، لعاب آماده شده به صورت دوغاب را در ظرف بزرگی ریخته، اشیاء کوچک را داخل لعاب فرو برده و بیرون میآورند و برای لعاب دادن ظرفهای بزرگ، محصول را روی ظرف لعاب گرفته و با ظرف دیگری لعاب را روی فرآورده میریزند و سفال، لعاب را به خود جذب میکند. قشر لعاب باید در کلیه نقاط ظرف یک اندازه باشد و همچنین کلیه اشیایی را که با هم در کوره میگذارند بایستی حتیالمقدور دارای قشر لعاب یک اندازه باشند. در غیر این صورت اشیایی که کمتر لعاب خورده، زودتر میپزند و آنهایی که لعاب بیشتری خورده دیرتر پخته میشوند. البته چون در کار لعاب دادن نمیتوان صددرصد قشر لعاب را در کلیه اشیاء به یک اندازه گرفت، اشیایی را که لعاب بیشتری به خود گرفته در فاصله نزدیکتری به مشعل کوره قرار میدهند.